گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش ششم: سوره ي ملک




اول
کلیات
کلیات: سورهي مُلک در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده و داراي 30 آیه، 330 کلمه و 1300 حرف است. مُلک
و شصت و هفتمین سوره در چینش کنونی (« حاقّه » و قبل از سورهي « طور » هفتاد و ششمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است و « فرمانروایی » به معناي « مُلک » .« واقیعه » و « مُنجیه » ،« مانِعَۀ » ،« تبارك » ،« مُلک » : قرآن است. نامهاي این سوره عبارتاند از
سبب این نامگذاري، آیهي اول این سوره است که در آن سخن از فرمانروایی خدا به میان آمده است.
فضیلت
صفحه 47 از 134
را در نماز واجب (عشاء) قبل از خواب بخواند، همواره « ملک » فضیلت: از امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس سورهي
البته این گونه آثار سوره مشروط به «1» . در امان الهی است تا صبح شود و در رستاخیز نیز در امان الهی است تا داخل بهشت شود
شرایطی، از جمله عمل به محتواي آن و حرکت جامعه در راستاي آموزههاي آن است.
اهداف
اهداف: اساسیترین هدفهاي این سوره عبارتاند از: 1. یادآوري مبدأ هستی؛ 2. یادآوري معاد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
یکم، ص: 144
مطالب
، مطالب: مهمترین مطالب این سوره عبارتاند از: الف) عقاید: 1. توجه به نشانههاي خدا و فرمانروایی و صفات او (در آیات 13
2. بیان ؛( 7). ب) مطالب دیگر: 1. تذکري دربارهي هفت آسمان (در آیهي 3 - 2. تذکر عذاب دوزخ (در آیات 6 ؛( 23 و 24 ،14
3. توجه دادن به نظام شگفتانگیز آفرینش، ؛( این که شنیدن (سخن پیامبران) و تفکر سبب نجات از آتش میشود (در آیهي 10
4. بیان گفتوگوي مأموران عذاب با ؛(5 - مثل خلقت آسمانها و ستارگان، زمین و نعمتهاي آن و ابزار شناخت (در آیات 3
6. بیان هدف آفرینش ؛(21 - 5. تهدید کافران و ستمگران با عذابهاي دنیوي و اخروي (در آیات 16 ؛(10 - دوزخیان (در آیات 6
زندگی و مرگ که همان امتحان انسانها در دنیاست (در آیهي 2). *** ص: 145
دوم
دوم: محتواي سورهي مُلک قرآن کریم در آیات اول و دوم سورهي مُلک با اشاره به صفات خدا، هدف آفرینش را امتحان انسانها
برمیشمارد و میفرماید: 1 و 2. تَبَارَكَ الَّذِي بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ* الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ
عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُور خجسته (و پایدار) است آن (خدایی) که فرمانروایی فقط به دست اوست و او بر هر چیزي تواناست.*
(همان) کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارتر است؛ و او شکستناپذیر (و) بسیار آمرزنده
از مادهي برکت و در اصل به معناي سینهي شتر است، سپس به هر نعمت پایدار و « تبارك » . است. نکتهها و اشارهها: 1
زوالناپذیري، با برکت گفته میشود و از آن رو که مالکیت و حاکمیت و قدرت خدا بر همه چیز گسترده است، او موجودي
به « مرگ » زوالناپذیر، خجسته و مبارك است. 2. آفرینش حیات و زندگی روشن است، اما آفرینش مرگ به چه معناست؟ اگر
معناي فنا و نابودي باشد، امري عدمی میشود و آفرینش آن بیمعناست، ولی حقیقت مرگ، انتقال از یک جهان به جهان دیگر
است، پس امري وجودي است که آفریده میشود. 3. اگر خدا از انسان و همهي حالات و آیندهي او اطلاع دارد، پس چرا وي را
میآزماید؟ منظور از آزمایش انسان، همان پرورش وي در میدان عمل و پاك و ص: 146
خالص شدن و رشد و تکامل او به سوي خدا و نیز نوعی اتمام حجت بر کافران و مخالفان راه خداست؛ یعنی آزمایش، تحقق عملی
علم خداست، وگرنه او از آینده و سرنوشت انسان با خبر است. 4. در این آیات مرگ را قبل از زندگی عینی آورده است، در حالی
که مرگ در پایان زندگی آفریده میشود. این نکته شاید به خاطر یادآوري اهمیت و تأثیر مرگ در عمل نیکوست؛ البته مقصود از
مرگ و حیات در این جا کل آفرینش انسان است. 5. این آیات اشاره دارند که هدف آفرینش زندگی و مرگ انسان، آزمایش
و ملاقات خدا معرفی شده است. روشن «3» و رحمت «2» ، معرفت «1» ، اوست و در برخی دیگر از آیات، هدف آفرینش، عبادت
است که برخی از این اهداف مقدماتی و برخی نهاییاند؛ یعنی هدف نهایی، تکامل انسان و قرب و ملاقات خداست که در این راه
صفحه 48 از 134
خوش بود «4» . معرفت مقدمهي عبادت، آزمایش مقدمهي نزول رحمت، و همگی زمینهساز تکامل و سیر انسان به سوي خداست
گر محک تجربه آید به میان تا سیه روي شود هر که در او غش باشد (حافظ) 6. هدف آزمایش انسان کیفیت و نیکویی عمل
اوست، نه کمیت و کثرت اعمال؛ یعنی یک عمل خالص، مفید و نیکو بهتر است از اعمال زیاد بدون کیفیت. البته این به معناي نفی
کمیت اعمال نیست؛ زیرا در شرایط مساوي که همهي اعمال نیکو است زیاد بودن اعمال نیز یکی از ارزشهاست. تفسیر قرآن مهر
7. از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: (مقصود آن است که کدامیک) از شما عقل جلد بیست و یکم، ص: 147
و از امام صادق علیه «1» . کاملتر و خداترسی و آگاهی بیشتري از دستورات الهی دارد، هر چند اعمال مستحب او کمتر باشد
السلام روایت شده که منظور آن نیست که کدامیک بیشتر عمل میکنید و لیکن مقصود آن است که کدامیک صحیحتر عمل
میکنید؛ و عمل صحیح آن است که همراه با خداترسی و نیت پاك باشد. سپس حضرت فرمودند: نگهداريِ عمل از آلودگی،
آموزهها و «2» . سختتر است از خود عمل؛ و عمل خالص صالح آن است که نخواهی غیر از خدا کسی تو را به خاطر آن بستاید
پیامها: 1. خجستگی و زوال ناپذیري خدا را از فرمانروایی، قدرت بینهایت و آفرینشگري او بشناسید. 2. هدف آفرینش شما
آزمایش کیفیتِ اعمال شماست. 3. کسی در آزمایش الهی موفقتر است که عملش نیکوتر باشد. 4. معیار موفقیت شما کیفیت
اعمال شماست، نه کمیت آنها. *** ص: 148 قرآن کریم در آیات سوم تا پنجم سورهي مُلک
- به آفرینش دقیق و طبقهبندي شدهي آسمانها و زیبایی آسمان دنیا و رانده شدن شیطانصفتان از آن اشاره میکند و میفرماید: 3
5. الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ طِبَاقاً مَا تَرَي فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَ َ ص رَ هَلْ تَرَي مِن فُطُورٍ* ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنقَلِبْ
إِلَیْکَ الْبَ َ ص رُ خَاسِئاً وَهُوَ حَسِیرٌ* وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُوماً لِلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیر (همان) کسی
که هفت آسمان را طبقهبندي شده آفرید؛ هیچ تفاوتی (تناقض گونه) در آفرینش (خداي) گستردهمهر نمیبینی؛ پس دیده را
برگردان؛ آیا هیچ شکافی میبینی؟!* سپس دوباره دیده را برگردان، تا دیده، خسته (و خوار) به سوي تو بازگردد، در حالی که آن
وامانده است.* و به یقین، آسمان دنیا را با چراغها (: شهاب سنگها) یی آراستیم و آنها را سنگهایی براي (راندن) شیطانها قرار
دادیم؛ و براي آنان عذاب شعلهي فروزان فراهم ساختیم. نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به هفت طبقهي آسمان اشاره شده است،
که نظامی دقیق و همگون دارند و هیچ تضاد و نقصی در آنها نیست. ممکن است مقصود از این هفت آسمان منظومهها و
کهکشانهاي بزرگ باشد؛ بنابراین همهي آنچه در شب میبینیم، آسمان اول به شمار میآید، یا مقصود طبقات متراکم جوّ زمین و
که همگی نشانهاي از عظمت آفرینش خدایند. ص: «1» یا آسمانهاي معنویت مورد نظر است
149 به جان ببین که هر چه میبینی ز توحید کسی که محو شد از چشم جان دید یقین میدان که چشم جان چنان است که در هر
ذرهاي هفت آسمان است (عطار) 2. این آیات مخالفان را به چالش با نشانههاي خدا دعوت میکند و آنها را به تماشاي آسمانها و
زیباییها و نظم دقیق آن فرا میخواند؛ آسمانی پر از ستارگان و سیارات قانونمند و همگون که هر کدام در مدار خود شناورند و
اگر کوچکترین بینظمی و عیب و نقص و خللی در مسیر آنان بود جهان در هم فرو میریخت. یک نظر قانع مشو زین سقف نور
نه تنها کمترین خلل، ناهمگونی و عیبی در «2» ، 3. هر چه انسان به آسمانها بنگرد و دقیق شود «1» بارها بنگر ببین هل من فطور
آري؛ هرچه انسان به جهان بنگرد، نظم آن را بهتر میشناسد و «4» . بلکه چشمان او ناکام، خسته و ناتوان میگردد «3» آنها نمییابد
نشانههاي خدا و عظمت آفرینش او را بیشتر درك میکند؛ این آیات اشارهي روشنی به برهان نظم دارد که یکی از راههاي
شناخت خداست. به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست (سعدي) تفسیر قرآن مهر
4. در این آیه از آسمان نزدیک دنیا و چراغهاي آن و تیرها (شهاب سنگها) یی که به سوي شیطانها جلد بیست و یکم، ص: 150
10 سورهي صافات آمده است و - 18 سورهي حجر و 6 - سخن گفته شده است. مشابه این مطالب در آیات 16 «1» پرتاب میشود
در اصل به معناي هر « شیطان » . ذیل آن آیات توضیح دادیم که مفسران در مورد این تعبیرات قرآن چند تفسیر ارائه کردهاند. 5
صفحه 49 از 134
موجود شرور، وسوسهگر و متمرد است و گاهی به ابلیس گفته میشود؛ یعنی موجود خبیثی که باعث انحراف حضرت آدم علیه
السلام شد. و در این جا ممکن است شامل ابلیس و هر موجود شرور دیگر شود. 6. مفسران قرآن در مورد این آیات چند تفسیر
الف) برخی مفسران همان معناي ظاهري آیه را پذیرفتهاند، که مقصود همین آسمان حسّی و همین «2» : ارائه کردهاند
شهابسنگهاي آسمانی است که در شب میبینیم و شیطانها همان موجودات خبیثی هستند که میخواهند به آسمانها بروند و از
اخبار ماوراي زمین مطلع شوند و براي دوستان زمینی خود جاسوسی کنند، اما شهابسنگها همچون تیري به سوي آنها پرتاب
میشوند و آنها را از رسیدن به هدف بازمیدارند. ولی برخی از مفسران این دیدگاه را رد میکنند؛ زیرا بر اساس نظریات فلکی
و این در حالی است که انسان از جوّ زمین عبور کرده و به کرهي ماه نیز رفته است و شهاب، مخصوص جوّ زمین «3» قدیم است
است. ص: 151 ب) برخی مفسران این تعبیرات را کنایه و تشبیه و مثالی براي روشن شدن
حقایق غیر حسّی دانستهاند. و مقصود از آسمان جایگاه فرشتگان و عالم ملکوت و ماوراي طبیعت است که شیطانها میخواهند به
ج) برخی مفسران تعبیرات «1» . آن نزدیک شوند و از اسرار خلقت و حوادث آینده اطلاع یابند، ولی با انوار ملکوتی رانده میشوند
فوق را کنایه از انسانهایی دانستهاند که در زندگی مادي زمینی زندانی شدهاند و چشم خود را به جهان برتر نمیاندازند و به آواي
آن گوش فرا نمیدهند و شهابهاي خودخواهی و شهوت و طمع و جنگهاي خانمانسوز آنها را از درك معانی والا محروم
تا نباشی آشنا زین پرده رمزي نشنوي گوش نامحرم نباشد جاي پیغام سروش (حافظ) د) برخی مفسران برآناند که «2» . میسازد
مقصود از آسمان در این جا، محدودهي حق، ایمان و معنویت است که همواره شیطانها و وسوسهگران میخواهند در آن راه یابند
و از طریق وسوسه به دلهاي مؤمنان راستین و حامیان حق نفوذ کنند، اما ستارگان آسمان حقیقت، یعنی رهبران الهی (پیامبران،
امامان و دانشمندان متعهد) با امواج نیرومند علم و تقوا و قلم و زبان، بر آنان هجوم میبرند و آنها را از نزدیک شدن به آسمان
ص: 152 البته ممکن است آیه داراي بطن و معانی مختلفی باشد و «3» . معنویت بازمیدارند
برخی به صورت کنایه و مثال باشند؛ پس مانعی ندارد که مقصود آیه چند تفسیرِ اخیر باشد هر چند تفسیر دوم و چهارم مناسبتر به
نظر میرسد. 7. از برخی احادیث استفاده میشود که ممنوع شدن شیاطین از صعود به آسمانها و رانده شدن آنها به وسیلهي
از «1» . شهابها، از هنگام تولد عیسی علیه السلام آغاز شده بود و در هنگام تولد پیامبر صلی الله علیه و آله کاملًا ممنوع شد
اینگونه احادیث استفاده میشود که رابطهاي بین تولد مسیح علیه السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با طرد شیاطین از آسمان
وجود دارد؛ یعنی پس از ظهور دین مسیح و اسلام و جهانگیر شدن آنها، بسیاري از توطئههاي شیطانی خنثی شد و بساط بتپرستی
و پیروي از شیطان در بسیاري از نقاط جهان برچیده شد و بشریت گامهاي بلندي به طرف معنویت و حقیقت برداشت. 8. در قرآن
ستاره گاهی در مفهوم مادي و «2» . از ستارگان یاد شده است « کواکب » و « نجوم » و گاهی با عنوان « بُروج » کریم گاهی با عنوان
حسّی به کار میرود که منظور همین ستارگان آسماناند که در شب میبینیم و وسیلهي راهیابی کشتیها و مسافران بیابان هستند و
گاهی مفهوم معنوي دارد که اشاره به رهبران الهی و دانشمندان است که نقش ستارگان را در جوامع بشري ایفا میکنند و مردم را
در تاریکیهاي جهل و خرافات با نور خویش هدایت میکنند و راه سعادت را به آنان نشان میدهند. در احادیث متعددي از پیامبر
تفسیر قرآن مهر جلد «3» . صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام روایت شده که فرمودند: آل محمد همان ستارگان هستند
بیست و یکم، ص: 153 آموزهها و پیامها: 1. آسمان زیبا را خدا آفرید مکرر به آن بنگرید (و آفرینندهي آن را بهتر بشناسید). 2. به
آسمانهاي طبقهبندي شده و نظم خللناپذیر آن توجه کنید تا خداشناس شوید. 3. هر چه تلاش کنید نمیتوانید به آفرینش منظم
الهی عیب و خللی وارد سازید. 4. در زیبایی ستارگان و سیارات آسمان دنیا بنگرید و آفرینشگري خدا را ببینید. 5. شیطانصفتان را
به حریم زیباي الهی راهی نیست. 6. شیطانها و شیطانصفتان در انتظار عذاب فروزان باشند. 7. با جاسوسان و خبرگیران بیگانه
برخورد کنید. 8. اولیاي الهی و دانشمندان همچون ستارگان هدایت، پاسداران حریم آسمان معنویت باشند و شیطانصفتان
صفحه 50 از 134
وسوسهگر را با شهاب (علم و تقوا) برانند. *** قرآن کریم در آیات ششم تا نهم سورهي مُلک به فرجام عذابآلود کافران و
9. وَلِلَّذِینَ کَفَرُوْا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِ یرُ* إِذَا أُلْقُوا فِیهَا - گفتمان آنان با مأموران دوزخ اشاره میکند و میفرماید: 6
سَمِعُوا لَهَا شَ هِیقاً وَهِیَ تَفُورُ* تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ* قَالُوا بَلَی قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا
وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَیءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَ لَالٍ کَبِیر و فقط براي کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند، عذاب جهنّم است و بد
فرجامی است!* هنگامی که در آن (دوزخ) افکنده میشوند، در حالی که آن فوران میکند، نالهاي از آن میشنوند!* نزدیک است
آیا هیچ » : (دوزخ) از شدّت خشم (از هم) جدا شود؛ هرگاه گروهی در آن افکنده میشوند، نگهبانان آن (دوزخ) از آنان میپرسند
آري، به یقین، هشدارگري به سراغ ما آمد و (لی ما او را) تکذیب » : میگویند *«!؟ هشدارگري (از پیامبران) به سراغ شما نیامد
«. خدا هیچ چیزي را فرو نفرستاده است، شما جز در گمراهی بزرگی نیستید » : کردیم و گفتیم
ص: 154 نکتهها و اشارهها: 1. دوزخیان با خواري به سوي جهنّم افکنده میشوند؛ یعنی محترمانه با آنان برخورد نمیشود. 2. در
جوشیدن مواد مذاب جهنّم و خشم شدید و فوران آن اشاره شده «1» این آیات به صداي نالهي زشت، طولانی و وحشتناك دوزخ و
است؛ همچون ظرفی میجوشد و نزدیک است متلاشی شود. به تصویر کشیدن صحنههاي وحشتناك دوزخ براي آن است که مردم
عبرت بیاموزند و به طرف کارهایی که آنان را دوزخی میکند نروند. 3. فرشتگان مأمور دوزخ از کافران میپرسند: مگر شما پیامبر
هشدارگر نداشتید که به چنین سرنوشتی دچار شدید؟! این پرسش میتواند نوعی تعجب از وضعیت این افراد یا نوعی سرزنش آنان
باشد، که چرا با وجود پیامبران الهی راه حق را نپیمودید و به گمراهی و دوزخ روي آوردید؟! 4. کافران در پاسخ به مأموران دوزخ
به نوعی اعتراف میکنند که آري پیامبران الهی آمدند ولی ما به پیام نجاتبخش آنان گوش فرا ندادیم و با آنان مخالفت و وحی و
تعالیم آنان را تکذیب کردیم و حتی آنان را گمراه خواندیم. هر کس از رهبران الهی روي برتابد و با آنان مخالفت کند، به راه
دوزخ گام نهاده است. 5. یکی از روشهاي مبارزهي مخالفان کفرپیشه با رهبران الهی آن است که به آنان تهمت گمراهی میزنند
و میکوشند با تبلیغات منفی آنان را از میدان به در کنند و مردم را بفریبند. در جهان امروز نیز میبینیم که آمریکا برخی کشورها را
محور شرارت میخواند و میخواهد با تبلیغات منفی آنها را متهم سازد و جهانیان را بفریبد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
ص: 155 آموزهها و پیامها: 1. فرجام کفر، عذابآلود است. 2. عذاب کافران در دوزخ، شنیدنی، دیدنی (و چشیدنی) است. 3. در
رستاخیز بین کافران و مأموران، گفتمان صورت میگیرد. 4. هر ملتی که رهبر هشدارگر داشته باشد، فرجامش به دوزخ نخواهد
بود. 5. با رهبران الهی هشدارگر مخالفت نکنید، که فرجام این کار دوزخ است. 6. مخالفان کفرپیشه، علیه رهبران الهی تبلیغات
منفی میکنند و حتی آنان را گمراه میخوانند (شما اینگونه باشید). *** قرآن کریم در آیات دهم و یازدهم سورهي مُلک به
اعترافات دوزخیان و عوامل عذاب آنان و نقش خردورزي در نجات از آتش اشاره میکند و میفرماید: 10 و 11 . وَقَالُوا لَوْ کُنَّا
اگر (بر فرض، ما) گوش شنوا » : نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ* فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحَابِ السَّعِیر و میگویند
داشتیم، یا خردورزي میکردیم، در میان اهل شعلهي فروزان (آتش) نبودیم.* و به پیامدهاي (گناهان) شان اعتراف میکنند، و
(رحمت خدا) دور باد از اهل شعلهي فروزان (آتش)! نکتهها و اشارهها: 1. یکی از عوامل عذاب کافران و علت اصلی بدبختی آنها
این است که آنان نه اهل خردورزياند که خود حقایق را درك کنند و نه اهل گوش دادن به سخنان پیامبران و پیروي از آنها؛ یعنی
گوش و عقل دارند ولی استفاده نمیکنند و از این رو وجود پیامبران و وحی سودي به حالشان ندارد و از همین اعتراف دوزخیان
میتوان به عامل نجات و سعادت انسان نیز دست یافت. یعنی خردورزي انسان را به سوي شناخت نشانههاي خدا و درك حقیقت
وحی و نبوّت سوق میدهد، در نتیجه راه سعادت را به روي او میگشاید. خرد رهنماي و خرد دلگشاي خرد دست گیرد به هر دو
سراي (فردوسی) و اگر انسانی اهل خردورزي نباشد میتواند با تعبّد و اعتماد به وحی الهی و شنیدن سخنان رهبران الهی و پیروي از
آنان به راه سعادت و نجات رهنمون شود. سعی نابرده در این راه به جایی نرسی مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر (حافظ) 2. از
صفحه 51 از 134
دیدگاه قرآن، عقل و خردورزي ارزش فوق العادهاي دارد و عامل نجات از عذاب است. در احادیث اسلامی نیز بر این مطلب تأکید
فراوان شده است و دانشوران و نویسندگان اسلامی نیز به این حقیقت توجه دادهاند، به طوري که اولین باب از کتاب معروف شیعه،
یعنی کافی، در بارهي عقل و جهل است. اي برادر تو همه اندیشهاي مابقی خود استخوان و ریشهاي 3. روایت شده که گروهی در
عرض کردند: اي رسول «؟ عقل او چگونه است » : حضور پیامبر صلی الله علیه و آله فرد مسلمانی را ستایش کردند؛ حضرت فرمود
مصیبتی که از ناحیهي » : خدا! ما از تلاش او در عبادت و کارهاي خیر میگوییم و شما از عقلش سوال میکنید؟ حضرت فرمود
حماقت احمق حاصل میشود، بدتر از گناهکاري گناهکاران است. (خدا) در فرداي (رستاخیز) مقام بندگان را فقط به مقدار خرد
و از امام صادق علیه السلام روایت شده که «1» .« آنان بالا میبرد و به اندازهي عقلشان به قرب پروردگارشان نایل میشوند
فرمودند: کسی که عاقل باشد، دین دارد و کسی که دین داشته باشد، داخل بهشت میشود (بنابر این، بهشت جاي خردمندان
4. پیروي از چراغ خرد، در عرض پیروي از چراغ وحی و نبوّت است؛ این ص: 157 «2» .( است
دو چراغ تکمیلکنندهي یکدیگرند و در صورت استفاده از هر دو انسان سعادتمند میشود. اگر کسی از چراغ عقل استفاده کند،
به راه خدا و دین رهنمون میشود و سعادتمند میگردد، همان طور که اگر کسی مستقیماً از دستورات وحی الهی استفاده کند (که
.5 «1» . آن هم نوعی کار خردمندانه است) به سعادت میرسد. ولی معناي آیه آن نیست که عقل بدون وحی براي انسان کافی است
در این آیات پس از اعتراف کافران دوزخی به گناهان خویش همچون تکذیب پیامبران و تهمتزدن به آنان و استفاده نکردن از
عقل و گوش خود و پیامد عذابآلود آنها خداي متعال نفرینشان میکند که از رحمت او دور گردند. نفرین خدا همچون نفرین
آموزهها و «2» . انسان فقط دعا علیه کسی نیست، بلکه همراه با تحقق خارجی است، پس واقعاً کافران از رحمت دور میشوند
پیامها: 1. اگر میخواهید از آتش نجات یابید، از عقل یا نقل (پیامبران) پیروي کنید، که این دو مؤید یکدیگرند و شما را
سعادتمند میکنند. 2. یا گوش شنوا نسبت به وحی داشته باشید، یا اهل فکر و درك حقایق باشید، تا سعادتمند شوید. 3. ترك
خردورزي و تعبّد از عوامل انحراف و عذاب است. 4. رستاخیز روز اعتراف به گناهان و پیامدهاي عذابآلود آن است. 5. کافران
گناهکار مستحق نفرین خدا و دوري از رحمت او هستند. 6. پیامد تکذیب پیامبران و تهمت زدن به آنان و ترك عقل و تعبّد،
7. ترك خردورزي و تعبّد، انسان را از رحمت خدا دور و مستحق نفرین عذاب است. ص: 158
و عذاب خدا میسازد. *** قرآن کریم در آیات دوازدهم تا چهاردهم سورهي مُلک با بیان علم بیکران الهی به پاداش بزرگِ
14 . إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَ وْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَ بِیرٌ* وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ - خدا ترسی پنهانی اشاره میکند و میفرماید: 12
اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ* أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ در حقیقت، کسانی که از پروردگارشان در نهان میهراسند،
براي آنان آمرزش و پاداش بزرگی است.* و سخنتان را پنهان کنید یا آن را آشکار سازید، (براي او یکسان است)؛ که او به
(اسرار) درون سینهها داناست.* آیا کسی که (موجودات را) آفرید نمیداند؟! در حالی که او لطیف [و] آگاه است. شأن نزول:
برخی مفسران حکایت کردهاند که گروهی از کافران یا منافقان پشتسر پیامبر صلی الله علیه و آله سخنان ناروا میگفتند؛ و پیک
وحی این خبر را به پیامبر صلی الله علیه و آله رساند و برخی از آنان به همدیگر گفتند: سخنان خود را پنهانی بگویید تا خداي
نکتهها و اشارهها: «1» . محمد نشنود. آیهي سیزدهم بدین مناسبت فرود آمد و بیان کرد که هر طور بگویید، خدا از آنها آگاه است
یعنی چیزي که از حسّ ما پوشیده است و در این جا اشاره به معرفت خداي پنهان و معاد نادیده و یا مکان خلوت است. « غیب » .1
2. مقصود از هراس در نهان چیست؟ مفسران در این مورد چند رأي ارائه کردهاند: الف) مؤمنان در مورد گناهان پنهانی از خدا
میهراسند؛ یعنی در مکان خلوت نیز از کسی که غیر از خدا آنان را نمیبیند، از مخالفت خدا میترسند. تفسیر قرآن مهر جلد
بیست و یکم، ص: 159 ب) آیه به خلوص نیّت و دوري از ریاکاري در انجام دستورات الهی اشاره دارد؛ یعنی در نهان خویش از
3. در این «1» . خدا میهراسند و اعمالشان را با اخلاص انجام میدهند. البته مانعی ندارد که آیه اشاره به هر دو معنا داشته باشد
صفحه 52 از 134
آیات آمرزش و پاداش بزرگ مؤمنان خدا ترس به صورت نکره آمده است که به عظمت، اهمیت و ناشناخته بودن آن براي
همان اسرار درون ذهن و دل انسان است؛ یعنی خدا همان طور که از گفتار « درون سینهها » 4. مقصود از «2» . دیگران اشاره دارد
آشکار و پنهان شما آگاه است، از نیّتهاي شما هم آگاه است؛ چرا که همهي جهان محضر خداست و او در همه جا حضور دارد و
همه چیز معلول اوست و معلول در نزد علت همیشه حاضر است؛ پس او علم حضوري به همه چیز دارد و پنهان و آشکار شما براي
او یکسان است. هواخواهِ توام جانا و میدانم که میدانی که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی (حافظ) 5. کسی که دل و
وجود شما و جهان اطراف شما را آفریده است، از اسرار درون و برون شما نیز اطلاع دارد؛ چرا که او هر لحظه شما را میآفریند و
به معناي هر موضوع دقیقِ ظریف و « لُطف » در اصل از مادهي « لطیف » . وجود شما همواره معلول و وابسته و تحت ارادهي اوست. 6
هر گونه حرکت سریع و جسم لطیف است. و لطیف بودن خدا به معناي عالم بودن او نسبت به اسرار دقیق و ظریف آفرینش یا به
معناي آفرینش اجسام لطیف و ذرهبینی و یا به معناي آن است که خدا در همه چیز نفوذ دارد. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
ص: 160 البته مانعی ندارد که واژهي لطیف به همهي این مبانی اشاره داشته باشد، که همگی تأکیدي بر عمق آگاهی خدا و علم او
. به اسرار جهان است. آموزهها و پیامها: 1. اگر آمرزش و پاداش بزرگ الهی را میطلبید، در نهان از (مخالفت) خدا بهراسید. 2
آشکار و نهان در برابر علم خدا تفاوتی ندارد (پس مراقب رفتار خود باشید). 3. خدا از عمق وجود شما و نیتهاي شما آگاه است
(پس مراقب اعمال ظاهر و نیتهاي باطنی خود باشید). 4. آفرینش هستی ملازم با آگاهی از اسرار آن است. 5. صفات خدا را بهتر
بشناسید تا به آگاهی او از امور دقیق و لطیف پی ببرید. *** قرآن کریم در آیات پانزدهم تا هجدهم سورهي مُلک با بیان نشانهي
18 . هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا - خدا در آرامش زمین، به تکذیب گران آیات الهی هشدارهاي مکرر میدهد و میفرماید: 15
فَامْشُوا فِی مَنَاکِبَها وَکُلُوا مِن رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ* ءَأَمِنتُم مَن فِی السَّماءِ أَنْ یَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ* أَمْ أَمِنتُم مَن فِی السَّماءِ
أَن یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ* وَلَقَدْ کَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ او کسی است که زمین را براي شما رام
قرارداد، پس در اطراف آن راه بروید و از روزياش بخورید؛ و زنده کردن (مردگان) فقط به سوي اوست.* آیا از (عذاب) کسی
که در آسمان است در امانید که شما را در زمین فرو برد و ناگهان آن (زمین) بلرزد؟!* یا از (عذاب) کسی که در آسمان است در
امانید که طوفان شن را بر شما بفرستد؟! پس به زودي خواهید دانست که هشدار [من چگونه است!* و به یقین، کسانی که پیش از
آنان بودند (آیات الهی را) دروغ انگاشتند؛ پس (ببین مجازات) انکار [من چگونه بود! ص:
161 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از نعمتها و نشانههاي خدا آن است که زمین را با وجود حرکتهاي متنوع، آرام قرار داد؛ یعنی
به طوري که «1» زمین با این که حرکت وضعی و انتقالی و حرکتهاي متعدد دیگر دارد، همچون حیوانی رام حرکت میکند
موجودات روي زمین حرکتهاي آن را احساس نمیکنند، و حتی تا قرنها کسی باور نمیکرد که زمین در حال حرکت است تا
. این که با دلایل متعدد این مطلب اثبات شد. جمال خویشتن را جلوه دادند به یک جلوه دو عالم رام کردند (فخرالدین عراقی) 2
این آیه انسانها را دعوت میکند که در زمین گام نهند واز روزيهاي آن بخورند، این مطلب اشاره به آن است که باید تلاش و
حرکت کنید تا روزي به دست آورید، و گرنه کسی با تنبلی و سکون به جایی نمیرسد. بیرنج، زین پیاله کس می نمیخورد
بیدود، زین تنور به کس نان نمیدهند (پروین اعتصامی) 3. مبدأ و آغاز حرکت انسان از خدا، و بستر حرکت او زمین و تلاش در
آن، و نهایت و فرجام حرکت انسان به سوي خداست؛ یعنی انسان نباید فراموش کند که مسافري است که بین مبدأ و معاد جهان
قرار دارد و نباید زمین و مادیات را محل نهایی و هدف خود بپندارد، بلکه او یک مقصد دارد که همان رستاخیز و رفتن به سوي
خداست. 4. یکی از روشهاي تربیتی قرآن استفاده از تشویق و هشدار در کنار همدیگر است؛ گاهی انسان را به نعمتهاي الهی و
معرفت نشانههاي او فرا میخواند و گاهی در مورد خشم خدا و بلاهاي آسمانی هشدار میدهد، تا انسان در حالت تعادل روحی
5. در این آیات به کافران تکذیبگر آیات الهی هشدار داده شده که قرار گیرد. ص: 162
صفحه 53 از 134
ممکن است کسانی که در آسمان هستند، بلاهایی همچون زمین لرزههاي شدید ایجاد کنند، به طوري که زمین دهان باز کند و
و یا این که شن بادهاي سنگین و کشنده ایجاد «1» شهرها و روستاهاي شما را در کام خود فرو برد و از نقطهاي به نقطهي دیگر ببرد
کند که شما را در کام مرگ فرو برد. البته تهدید به این زمین لرزها و شنبادهاي مرگ آفرین براي کسانی که در کمربند زمین
لرزهها و در بیابانهاي توفانزا قرار دارند بهتر قابلِ درك است. 6. واژهي آسمان به معناي جهت بالا و جوّ زمین، مکان ستارگان و
آسمان معنویت (یعنی مراتب بالاي وجود) میآید؛ در این جا نمیتواند به معناي جوّ زمین یا محل ستارگان باشد، چون خدا جسم
نیست که در مکان آسمان باشد. پس مقصود از کسانی که در آسمانها هستند، یا فرشتگان و مأموران الهیاند و یا ذات پاك
خداست که در آسمان معنوي، یعنی در مقام بالاتر وجودي قرار دارد و جهان را تدبیر میکند. 7. در این آیات به سرنوشت
عذابآلود اقوام گذشته، همچون قوم عاد و ثمود اشاره شده است که برخی با زلزلههاي ویرانگر و برخی با صاعقهها و تند بادها
مجازات، و عبرتی براي آیندگان شدند. هان اي دل عبرت بین از دیده عبر هان ایوان مداین را آیینهي عبرت دان (خاقانی) این
وقایع نشان میدهد که خدا میتواند با اشارهاي به حرکت باد یا زمین، کافران را به کام مرگ فرو ببرد، پس سرکشی و کفر و
شرك را تا کجا ادامه میدهند. اي جسم سیاه مومیایی کو آن همه عجب و خود نمایی (پروین اعتصامی) آموزهها و پیامها: 1. در
آرامش زمین دقت کنید و خداشناس شوید. 2. با تلاش از مواهب الهی زمین استفاده کنید (و به یاد خدا و معاد باشید). 3. مبدأ و
مسیر و مقصد خود را بشناسید. 4. در مسیر الهی قرار گیرید که فرجام شما فقط به سوي خداست. 5. خود را از عذاب آسمانی
محفوظ و ایمن ندانید. 6. اگر خدا بخواهد، همین آرامش زمین به لرزه و شن باد تبدیل میشود و شما را نابود میکند. 7. با مطالعه
در مورد سرنوشت عذابآلود اقوام سرکش تاریخ، عبرت بیاموزید. *** قرآن کریم در آیات نوزدهم تا بیست و یکم سورهي
21 . أَوَ لَمْ یَرَوْا إِلَی الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ - ملک با اشاره به نشانهي خدا در پرواز پرندگان، به ناتوانی غیر خدا اشاره میکند و میفرماید: 19
صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیءٍ بَصِیرٌ* أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُندٌ لَکُمْ یَنصُرُکُم مِن دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا
فِی غُرُورٍ* أَمَّنْ هذَا الَّذِي یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَل لَجُّوا فِی عُتُوٍّ وَنُفُورٍ و آیا نظر نکردهاند به پرندگانی که بر فرازشان هستند در
حالی که بال گشودهاند و میبندند؟! که جز (خداي) گستردهمهر آنها را نگاه نمیدارد، (چرا) که او به هر چیزي بیناست.* بلکه آیا
این چه کسی است که او لشکري براي شماست که، غیر از (خداي) گستردهمهر، شما را یاري میکند؟! کافران جز در فریب
(خوردگی) نیستند.* بلکه آیا این چه کسی است که اگر (خدا) روزياش را نگاه دارد، به شما روزي میدهد؟! بلکه (کافران)، در
[حال سرکشی و نفرت، لجاجت کردند. ص: 164 نکتهها و اشارهها: 1. یکی از نشانههاي قدرت
و تدبیر الهی در پرواز پرندگان دیده میشود؛ پرندگانی که بر خلاف نیروي جاذبه از زمین برمیخیزند و بر فراز آسمان ساعتها
حرکت میکنند؛ گاهی بال میگسترانند و گاهی بالهاي خود را جمع میکنند و بدون این که هیچ مشکلی داشته باشند تا صدها
کیلو متر پرواز میکنند، در حالی است که کسی به آنها پرواز کردن را آموزش نداده است. این پروازهاي شگفتانگیز نشانهاي از
قدرت و تدبیر الهی در آفرینش آنها و قوانین حاکم بر طبیعت است. خدا آنها را اینگونه آفریده است و بر فراز هوا نگاه میدارد.
2. پرندگان در پرواز چند گونهاند: برخی بیشتر اوقات بال میگسترانند و برخی هنگامی که سرعت گرفتند بال خود را میبندند و
شیرجه میروند و برخی هم بال میزنند و هم بال میگسترانند. تعبیرات آیهي فوق ممکن است به هر دسته از این پرندگان و یا
در برابر قدرت خدا «1» ، اشاره به حالات مختلف یک پرنده اشاره داشته باشد. 3. از معبودان، بتها و دوستان و وسایل کافران
کاري ساخته نیست. همهي موجودات، وجود و نیروي خود را از خدا میگیرند؛ پس اگر خدا نیروي آنان را سلب کند، دیگر کاري
از آنها ساخته نیست و بر فرض که بتوانند کاري انجام دهند، قدرت آنها در برابر قدرت بینهایت خدا بسیار ناچیز است. ما به دریا
حکم توفان میدهیم ما به سیل و موج فرمان میدهیم ناخدایان را کیاست اندکی است ناخداي کشتیِ امکان یکی است (پروین
اعتصامی) 4. روزيِ همه در دست خداست و اگر او غذا در اختیار انسان نگذارد و گیاهان زمین رویش نکند یا خشکسالی و
صفحه 54 از 134
آفات نباتی آنها را نابود سازد یا روزيهاي معنوي قطع شود، هیچ کس نمیتواند به یاري انسان بشتابد، تفسیر قرآن مهر جلد بیست
و یکم، ص: 165 چون همه هر چه دارند از خدا دارند و اگر خدا مانع امدادرسانی و غذارسانی آنان شود نمیتوانند کاري کنند.
ذات نایافته از هستیبخش کی تواند که شود هستیبخش (جامی) 5. برخی از عوامل انحراف کافران که مانع درك حقایق و
موجب گمراهی آنها شده است، عبارتاند از: الف) غرور و غفلت کافران؛ ب) سرکشی و طغیان کافران؛ ج) حق گریزي؛ د)
لجاجت بر این صفات زشت. آموزهها و پیامها: 1. با مطالعه در پرواز پرندگان خداشناس شوید. 2. پرواز پرندگان جلوهاي از
رحمت و بینش خداست. 3. غیر از خداي رحمان امدادرسانی ندارید (پس به دنبال غیر خدا نباشید). 4. روزي شما در اختیار
خداست (پس به سوي او توجه کنید). 5. همهي موجودات غیر از خدا در برابر او ناتوان هستند. 6. غرور، سرکشی، حقگریزي و
لجاجت از عوامل انحراف (و مانع درك حقایق) اند. *** قرآن کریم در آیات بیست و دوم تا بیست و چهارم سورهي ملک، با
24 . أَفَمَن یَمْشِی - مقایسهي گمراهان و راست قامتانِ هدایت یافته، به نشانههاي خدا و عوامل هدایت اشاره میکند و میفرماید: 22
مُکِبّاً عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَي أَمَّن یَمْشِی سَوِیّاً عَلَی صِ رَاطٍ مُسْتَقِیم* قُلْ هُوَ الَّذِي أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْ َ ص ارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا
تَشْکُرُونَ* قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَکُمْ فِی الأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ص: 166 و آیا کسی که افتاده بر
او کسی است که شما را » : صورتش راه میرود رهیافتهتر است، یا کسی که درست (قامت)، بر راه راست راه میرود؟!* بگو
او کسی است که » : بگو *«! پدیدآورد و براي شما شنوائی و دیدگان و دلها (ي سوزان) قرار داد؛ چه اندك سپاسگزاري میکنید
نکتهها و اشارهها: 1. از روشهاي تربیتی قرآن، استفاده از مثالهاي «. شما را در زمین آفرید؛ و فقط به سوي او گردآوري میشوید
جالب و نیز روش مقایسه است که در این آیه از هر دو روش استفاده شده است، تا وضعیت گمراهان و هدایت یافتگان را در برابر
هم به تصویر بکشد و مردم بهتر بتوانند راه خود را انتخاب کنند. 2. گمراهان همانند کسانی هستند که در جاده به رو افتادهاند و در
روشن است که چنین افرادي نه راه را درست میبینند، نه از موانع راه باخبرند و نه قادر به «1» ؛ همان حال سینهخیز حرکت میکنند
کنترل خود هستند؛ آنان پس از مدتی راه را گم میکنند و یا درمانده میشوند. اما هدایت یافتگان هم چون انسانهاي راست قامتی
هستند که در جادهاي مستقیم و هموار در حرکتاند و به خوبی راه و موانع آن را میبینند و به سوي هدف پیش میروند. آري؛
وضعیت مؤمنان و کافران در دنیا و آخرت اینگونه است و آثار این دو نوع راه رفتن نیز روشن است؛ کافرانی که بر اثر هوا پرستی
به زمین چسبیدهاند و هدف و موانع راه را نمیبینند با مؤمنانی که در پرتو نور ایمان مسیر خود را میبینند و به سوي هدف الهی در
حرکتاند مساوي نیستند. ص: 167 راست کن اجزات را از راستان سرمکش اي راست رو زآن
3. در این آیات به دو نشانهي خدا اشاره شده است: «1» آستان هر که با ناراستان همسنگ شد در کمین افتاد و عقلش دنگ شد
الف) او انسان را پدید آورد و چشم و گوش و دل به او عطا کرد. ب) او انسانها را خلق کرد و در زمین منتشر ساخت و مقصد و
بازگشت آنها را به سوي خود قرار داد. یعنی تفکر و توجه به آفرینش انسان و اعضاي او و هدف و مقصد حرکتش، انسان را با خدا
آشناتر میکند و قدرت و علم او را به انسان نشان میدهد. اوست کو آن کس که کرد ایجادتان داد گوش و چشم و دل زامدادتان
تا شماها بشنوید و بنگرید بر حقایق بر دقایق پی برید 4. در این آیات به پنج ویژگی اساسی حرکت تکاملی انسان اشاره شده است:
الف) مبدأ پیدایش انسان و آغاز حرکت او، که خداست. ب) وسایل و ابزار هدایت، که چشم و گوش و دل است. ج) مقصد و
هدف نهایی انسان، که به سوي خدا رفتن است. د) شیوهي رفتن، که به صورت ایستاده و یا به رو افتاده است. ه) مسیر انسان، که یا
راه مستقیم است و به سوي سعادت و خدا میرود و یا راه غیر مستقیم که به سوي گمراهی میرود. 5. در این آیات بیان شده که
مردم مدت کمی در برابر نعمتهاي الهی سپاسگزاري میکنند و یا این که مردم در برابر نعمت آفرینش کمتر تشکر میکنند، در
حالی که خدا به وسیلهي آفرینشِ چشم و گوش و دل، این همه علوم تجربی، عقلی، نقلی و شهودي را در اختیار بشر قرار داده است
که مستلزم سپاس بسیار است. شکر نعمت لیک گویید اندکی از هزاران یا یکی یا بر یکی ص:
صفحه 55 از 134
168 آموزهها و پیامها: 1. ارزش گمراهان، با راست قامتان جادهي توحید یکسان نیست. 2. سرو قامت و راست رو باشید (تا حقایق
را ببینید و هدایت شوید و به هدف برسید). 3. با مطالعه در آفرینش خود و چشم و گوش و دلتان، خدا شناس شوید. 4. در برابر
نعمتهاي هدایتگر الهی بسیار سپاسگزار باشید. 5. با مطالعه در مبدأ آفرینش و مقصد نهایی انسان، خدا شناس شوید. 6. حرکت
تکاملی انسان از اویی و به سوي اویی است. *** قرآن کریم در آیات بیست و پنجم تا بیست و هفتم سورهي مُلک به بهانهتراشی
27 . وَیَقُولُونَ مَتَی - کافران در مورد معاد پاسخ میدهد و آگاهی از ساعت رستاخیز را مخصوص خدا اعلام میکند و میفرماید: 25
هذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ* قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ* فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَۀً سِیْئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوْا وَقِیلَ هذَا الَّذِي
علم (آن) تنها نزد » : بگو *«!؟ اگر راستگویید، این وعده (ي قیامت) چه وقت است » : کُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ و (کافران) میگویند
و هنگامی که آن (وعده الهی) را نزدیک ببینند، چهرههاي کسانی که کفر ورزیدند *«. خداست؛ و من فقط هشدارگري روشنگرم
نکتهها و اشارهها: 1. وعدهاي که به کافران داده «. این چیزي است که آن را فرا میخواندید » : ناراحت شود، و (به آنان) گفته شود
شده بود و در مورد آن بهانهتراشی میکردند، همان وعدهي رستاخیز و عذابهاي آن روز و یا وعدهي عذابهاي دنیوي همچون
صاعقه و زلزلههاي عظیم بود. البته مانعی ندارد که مقصود آیه هر دو معنا باشد، اما معناي اول مناسبتر و با آیات قبل و بعد
که علم به ساعت رستاخیز «1» 2. در آیات متعدد قرآن اشاره شده سازگارتر است. ص: 169
مخصوص خداست و هیچ کس غیر از او از آن آگاه نیست، البته مخفی بودن تاریخ وقوع رستاخیز، فواید تربیتی دارد. اگر زمان
وقوع رستاخیز روشن میشد بسیار دور است، عدهي زیادي از مردم غافل میشدند و اگر فاصله کم بود، حالتی شبیه اضطرار پیدا
که کافران پیوسته تقاضاي وقوع «2» میشد و هدفهاي تربیتی ناکام میماند. 3. در این آیات و آیات دیگر قرآن اشاره شده
رستاخیز و عذاب الهی را میکردند و در این مورد شتاب میورزیدند و گاهی ریشخند میکردند، ولی هنگامی که رستاخیز واقع
میشود چهرههاي کافران زشت میگردد و آثار غم و ترس در آنها ظاهر میشود، چون فرجام خوشی در انتظار آنان نیست. 4. در
برخی احادیث شیعه و اهل سنت روایت شده: هنگامی که کافران مقامات امام علی علیه السلام را نزد خدا مشاهده میکنند،
البته این احادیث به نوعی، آیه را بر برجستهترین مصداقش تطبیق کرده است و «3» . صورتهاي آنان (از شدت خشم) سیاه میشود
گرنه معناي آیه منحصر در این معنا نیست. 5. این آیه وظیفهي پیامبر صلی الله علیه و آله را فقط هشدارگري و روشنگري معرفی
میکند، با این که میدانیم پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و رهبران و مبلغان دینی وظایف و مسئولیتهاي اجتماعی و دینی
دیگري نیز داشتهاند؛ بنابر این روشن میشود که حصر آیه اضافی و نسبی است، یعنی پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به کافران در
آن شرایط همین دو وظیفه را داشته نه وظیفهي اعلام زمان رستاخیز یا اجبار کافران بر ایمان. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و یکم،
ص: 170 آموزهها و پیامها: 1. کافران نسبت به معاد بهانه تراشی میکنند و تاریخ وقوع آن را میخواهند. 2. علم به تاریخ رستاخیز
در اختیار غیر خدا نیست. 3. وظیفهي رهبران و مبلغان دینی هشدارگري و روشنگرياست. 4. فرجامی عذابآلود در انتظار کافران
است. 5. رستاخیز خواهد آمد و کافران سیاه روي خواهند شد. *** قرآن کریم در آیات بیست و هشتم تا سیام سورهي مُلک به
30 . قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ - بیپناهی، گمراهی و ناتوانی کافران، و عدم تأثیر فوت پیامبر در سرنوشت آنان اشاره میکند و میفرماید: 28
أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَن مَعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن یُجِیرُ الْکَافِرِینَ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ* قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا فَسَ تَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِی ضَ لَالٍ
آیا به نظر شما، اگر خدا من و کسانی را که با من هستند » : مُبِینٍ* قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْ بَحَ مَاؤُکُمْ غَوْراً فَمَن یَأْتِیکُم بِمَ اءٍ مَعِینٍ بگو
او (خداي) گستردهمهر است، به » : بگو *«!؟ هلاك کند، یا بر ما رحم کند، پس چه کسی کافران را از عذاب دردناك پناه میدهد
آیا به » : بگو *«. او ایمان آوردیم و فقط بر او توکّل کردیم؛ پس به زودي خواهید شناخت کسی را که او در گمراهی آشکار است
نکتهها و اشارهها: 1. در برخی «!؟ نظر شما، اگر آب (سرزمین) شما [در زمین فرو رود، پس چه کسی آب روانی براي شما میآورد
روایات تاریخی آمده است که کافران مکه به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و مسلمانان نفرین میکردند و تقاضاي مرگ او را
صفحه 56 از 134
داشتند، چون میپنداشتند که اگر آن حضرت از دنیا برود بساط اسلام بر چیده میشود. اما آیهي فوق به اینگونه پندارها قاطعانه
پاسخ داد که مرگ و زندگی ص: 171 پیامبر صلی الله علیه و آله در فرجام عذابآلود کافران
2. تنها .« گر بمیرد مصطفی هرگز نمیرد نام حق » : و سرانجام اسلام بر همهي جهان پیروز خواهد شد. آري «1» تاثیري نخواهد داشت
پناهگاه جهانیان خداست که باید به او ایمان آوریم و بر او تکیه و توکّل نماییم؛ او رحمان است و رحمتش بر تمام موجودات سایه
افکنده و همه از فیض وجود و نعمتهایش استفاده میکنند. 3. این آیات از طرفی نوعی دلداري به پیامبر صلی الله علیه و آله و
مسلمانان است که بدانند در مبارزهي حق و باطل تنها نیستند و خدا با آنهاست و در نهایت پیروز میشوند و از طرف دیگر هشداري
به کافران است که منتظر مرگ پیامبر یا مسلمانان نباشند؛ چون این مطلب تأثیري در فرجام عذابآلود آنان ندارد. 4. کافران افرادي
ناتواناند که اگر ارادهي خدا مانع آبرسانی به آنها شود، حتی نمیتوانند آب آشامیدنی خود را تأمین سازند؛ آنان گمراه هستند و
عذاب دردناکی در انتظار آنهاست. 5. پوستهي زمین داراي دو قشر نفوذپذیر و نفوذناپذیر است که آبهاي سطحی و بارانها از
قشر نفوذپذیر عبور میکند و در سفرههاي آب زیر زمینی میماند سپس انسانها با حفر چاه آنها را استخراج میکنند و مورد
استفاده قرار میدهند. اما اگر ارادهي الهی چنین نبود و قشر نفوذ ناپذیري در زمین به وجود نمیآمد، همهي آبها به عمق زمین
میرفت و هیچ آبی در سطح زمین جاري نمیشد و حیات انسان و موجودات زنده به خطر میافتاد. آري؛ دسترسی به آب یکی
از نعمتهاي الهی و از مظاهر رحمت اوست. 6. از امام باقر علیه السلام روایت شده که مقصود از آیه (آیهي آخر سورهي ملک)،
امام عصر (عج) است که میگوید: اگر آن امام از شما پنهان شود، نمیدانید کجاست. پس ص:
172 چه کسی براي شما امامی میفرستد که اخبار جهان و حلال و حرام الهی را براي شما بیان کند، ولی به خدا سوگند تأویل این
البته در برخی دیگر از احادیث نیز آب جاري در آیه به معناي علم امام علیه السلام «1» . آیه هنوز نیامده است و سرانجام خواهد آمد
تأویل شده است. البته اینگونه احادیث تأویل و باطن آیه را بیان میکنند؛ یعنی معناي آب را به مادي و معنوي گسترش میدهد و
اشاره میکند که همان طور که آب مادي مایهي حیات موجودات است آب معنوي نیز مایهي حیات علمی و معنوي انسانهاست. از
این رو وجود امام و علم او آب معنوي بشر است. البته بیان تأویل و باطن آیه در روایات به معناي نفی معناي ظاهري آیه نیست.
آموزهها و پیامها: 1. مخالفان اسلام منتظر مرگ رهبر اسلام نباشند که در سرنوشت عذابآلود آنان تأثیري ندارد. 2. ایمان به
خداي رحمان و تکیه بر او انسان را از گمراهی آشکار نجات میدهد. 3. گذر زمان حقایق را روشن و گمراهی کافران را آشکار
میسازد. 4. انسان در برابر خدا ناتوان است به طوري که اگر ارادهي خدا نباشد، او حتی نمیتواند آب آشامیدنی خود را تأمین
ص: 173 بخش هفتم: «2» . کند. 5. کافران افرادي گمراه و در برابر خدا ناتوان و بیپناه هستند
سورهي قلم دفاع از قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله صفات و اخلاق پیامبر صلی الله علیه و آله و دشمنان او یاداشت قلم و نوشتار
ص: 175
بخش